ماجرای خواستگاری ناکام محمدرضا پهلوی از دختر یکی از علمای بزرگ
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۲۵۶۶۹
آفتابنیوز :
آیتالله شیخ مصطفی هرندی در گفتگویی به بیان نکاتی درباره خواستگاری محمدرضا شاه پهلوی، دیدار با مقتدی صدر، دیدار با امام خمینی (ره) و ... پرداخته است که بخشی از آن را در ادامه میخوانید.
* قضیۀ جریان دیدارتان با مقتدی صدر و نصایحی که کردید چه بود؟
من با کسی بد نیستم. همان طور که من حق دارم انتخاب کنم، دیگران هم حق انتخاب دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مقتدی صدر به دیدنم آمد. دو ـ سه بار برخی از مساجد اسم من را به عنوان آیتالله و مرجع دینی آوردند، اما قبول نکردم و گفتم: در این شرائط مسئولیتی قبول میکنم که از عهدۀ آن بربیایم.
* نصیحتهایی که به مقتدی صدر کردید چه بود؟
من درباره تندروی بحث کردم. حرفت را بزن، اما داعی ندارد که دیگران را تخریب کنی. ما با ایشان مقداری قوم و خویشی داریم. من معتقدم که انسان باید همیشه حرفش را بزند، بدون اینکه موجب درگیری، تحقیر و انکار دیگران شود.
استاد لمعه ما گفت که هفتاد و نه شرح و حاشیه بر لمعه نوشته شده است، ولی بیست و هفت عبارت در این کتاب هنوز حل نشده است. آیا کسی وجود دارد که کفایه و قوانین را بتواند به صورت کامل تدریس کند؟ میدانم که درک کردن آنها مشکل است.
* دیگر چه نصیحتی به مقتدی صدر کردید؟
من تذکر میدهم نصیحت نمیکنم. نصیحت کردن یعنی اینکه خودت را دست بالا بگیری و دیگران را دست پایین ببینی، در حالی که این کار درستی نیست. شما احترام دیگران را حفظ کن. من با هر کس نشستم این کار را کردم. هیچ وقت نمیگویم تو اشتباه کردی و من درست گفتم بلکه میگویم نظر من این است و نظر تو این است، و نمیدانم کدام حق است. حق با خداوند تبارک و تعالی است.
* شاید زمان آنها، با زمان شما یکی نیست.
من نمیتوانم این حرف را بزنم، چون هرکس با سیستم خودش رفتار میکند. من شاید درک نکنم، اما نمیتوانم بگویم صاحب قوانین یا شیخ طوسی اشتباه کرده است. باید بگویم من این را فهمیدم.
* با بیت امام هم رفت و آمد داشتید؟
بله رفت و آمد داشتم. آقا مصطفی (ره) که فوت کرد از تشییع تا دفن ایشان حضور داشتم و همه کارها را برعهده گرفتم. همچنین شام یعنی برنج و خورشت و حلوا درست کردیم و به بیت ایشان فرستادیم.
* قضیۀ حضور حضرت امام در شب عروسی شما چه بود؟
ایشان به واسطه شیخ افغانی، آقای فرقانی برای من یک عبا و پاکت پول فرستاد. ما هم برای ایشان شام درست کردیم. ما با خانواده امام آشنا بودیم و ارتباط داشتیم. دنیا دنیای عجیبی است و آدم باید از همه چیز مراقب باشد.
* یک بار فرمودید که خودتان گرسنه میماندید، اما مادرتان غذا را به همسایهها میداد.
بله، ظهر مادرم غذا را کشیده بود، دید که بچههای همسایه گریه میکنند و گرسنه هستند لذا دیگ غذا را به خانه همسایه داد. به دلیل وجود حرم حضرت امیر و علمای بزرگ، بر نجف فرهنگ دیگری حاکم بود. علما غالباً خانه و ماشین نداشتند. آقایان حکیم، خوئی و شاهرودی برای اینکه به نماز و درسشان بروند، سه سال قبل از فوتشان ماشین خریدند. کسی دنبال پول نبود. آقای خمینی ماشین نداشت و پیاده به حرم میرفت و برمیگشت. آن فرهنگ باید برگردد تا بتواند جواب نیازهای مردم را در این زمانه بدهد.
من به مقدار توان خودم کار میکنم، هیچ وقت به کسی حمله نمیکنم، به کسی جسارت نمیکنم و کسی را متهم نمیکنم.
* یادم است خاطرهای گفتید از اینکه شاه از دختر یکی از بزرگان خواستگاری کرده بود و آن دختر به منزل شما در نجف آمده بود.
بعد از اینکه شاه، ثریا را طلاق داد به خواستگاری دختر یکی از علمای بزرگ که برادران وی سیاسی بودند، رفت، ولی وی را به شاه ندادند. من کودک بودم که این دختر با مادرش به منزل ما آمد. حجاب وی آن قدر خوب بود که فقط چشمانش معلوم بود. البته این حرفها حساسیت ایجاد میکند. [برای کسانی که به دلایل مذهبی از این موضوع تعجب میکنند شاید جالب باشد اشاره کنم]در آیینهکاری صحن حضرت امیر (ع) هم شعری هست که به شاه نسبت میدهند و البته نمیدانم واقعا او گفته یا نه:
گر در حرمت آینهکاری کردم
کاری نه سزای شهریاری کردم
تا جلوه حق ببینم از طلعت تو
در پیش رخت آینهداری کردم
من کتابهای زیادی از تواریخ صفویه و قاجاریه را خواندهام و میدانم انسان بسیاری از مسائل را نباید بگوید، چون به جای اینکه اثر مثبت داشته باشد اثر منفی دارد. من میخواهم خدمت کنم و نمیخواهم دیگران را علیه خودم تحریک کنم.
منبع: عصرایرانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: محمدرضا پهلوی مقتدی صدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۲۵۶۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) تنها فیلم با صدای رضا شاه پهلوی بعد از ۹۰ سال؛ صدای واقعی رضاخان را بشنوید!
زیسان: چند سال پیش نسخهای تازه و متفاوت از فیلم ناطق مربوط به سفر رضاشاه به ترکیه در انبار یکی از میوهفروشیهای استانبول پیدا شد. در این فیلم صدای گفتوگوی رضاشاه و آتاتورک شنیده میشود و پس از آن چند صحنه گوناگون از مراسم این سفر به نمایش در میآید.
به گزارش زیسان؛ در این فیلم که روز ۲۶ خرداد ۱۳۱۳ گرفته شده دیده میشود که این دو سیاستمدار تعارفات اولیه را به زبان ترکی انجام میدهند و سپس به بازدید از مراسم مختلف میروند.
رضاشاه، ۱۲ خرداد ۱۳۱۳، در رأس یک هیأت ۱۷ نفره که اکثرشان نظامی بودند وارد آنکارا شد. در این سفر ۳۸ روزه که تنها سفر خارجی رضاشاه بود دو پیمان دوستی و امنیت و رفع اختلاف مرزی در آنکارا بین دو کشور به امضا رسید.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ترجمه صحبتهای رضاشاه و مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) به فارسی:آتاتورک: خیلی مایه خوشبختی است که به ترکیه تشریف آوردید.
رضاشاه: من هم بینهایت خوشوقتم که موفق شدم به آرزوی دیرینهای که داشتم برسم.
آتاتورک: خیلی متشکرم. مدتها بود که منتظر تشریففرمایی شما بودم. حسرت دیدار شما را داشتیم و صمیمانه میگویم که خیلی خوشوقتم که بالاخره روز ملاقات رسید.
رضاشاه: شاید بدانید که چند سال پیش به نماینده شما عرض کردم که برای زیارت شما به ترکیه سفر خواهم کرد.
آتاتورک: خیلی ممنونم. خیلی ممنونم. دوستی ما خیلی قدیمی است و از سالها پیش شروع شد. این، دوستی و آشنایی متقابل را بیش از پیش تقویت خواهیم کرد.
رضاشاه: شاید در گذشته غفلت شدهباشد ولی امیدوارم در آتیه جبران شود.
آتاتورک: هیچ شک و شبههای ندارم و تمام ترکها هم همین نظر را دارند.
tags # رضا شاه ، تاریخ معاصر ایران سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟